نام صدیقه کیانفر برای بسیاری از علاقهمندان سینما و تلویزیون ایران یادآور مهربانی، نجابت و صدای آرامشبخش است. او از نخستین بانوانی بود که قدم به عرصهی رادیو گذاشت و بعدها در سینما و تلویزیون نیز خوش درخشید. کیانفر با صدای متمایز و شخصیت دوستداشتنی خود، در ذهن نسلهای مختلف ایرانی ماندگار شد. این بازیگر پیشکسوت، الگویی از عشق به هنر و استقامت در مسیر زندگی بود؛ زنی که در سکوت و فروتنی هنر را معنا بخشید.
تولد و سالهای ابتدایی زندگی
صدیقه کیانفر در ۲۰ بهمن ۱۳۱۱ در شهر آبادان به دنیا آمد؛ شهری صنعتی و پرجنبوجوش در جنوب ایران که فرهنگ و هنر در آن ریشهای قدیمی دارد. او دوران کودکیاش را در خانوادهای معمولی اما فرهنگی گذراند.
در ۲۵ سالگی با تشویق معلمش راهی رادیو نفت آبادان شد و از همانجا کار گویندگی و اجرای نمایشهای رادیویی را آغاز کرد. این آغاز مسیر در سال ۱۳۳۶ بود، زمانی که حضور زنان در رسانه هنوز محدود بود. کیانفر با استعداد طبیعی و صدای گرم خود توانست خیلی زود در میان شنوندگان محبوب شود.
سه سال بعد، در ۱۳۳۹، با حکمی از شرکت نفت به تهران منتقل شد و در باشگاه جوانان تهران فعالیت خود را ادامه داد. این انتقال سرآغاز ورود او به دنیای حرفهایتر هنر بود. از آن زمان، صدای دلنشینش یکی از شناختهشدهترین صداهای رادیوی ایران شد.

فعالیتهای هنری و حرفهای
کیانفر پس از سالها کار در رادیو، با فیلم سینمایی «بحران» به کارگردانی علیاصغر شادروان وارد عرصه سینما شد. او در طول دهههای بعدی در آثار فراوانی حضور پیدا کرد و بیشتر به عنوان مادر مهربان، زن سالخوردهی خانواده یا شخصیتهای دوستداشتنی و دلسوز شناخته شد.
توانایی او در انتقال حس صمیمیت، از ویژگیهایی بود که کارگردانان برای ایفای نقشهای انسانی به آن تکیه میکردند. صدای گرم، رفتار مؤدبانه و اخلاق حرفهای کیانفر، او را به یکی از محبوبترین چهرههای هنری تبدیل کرد.
در کنار سینما، فعالیتهای او در تلویزیون نیز پررنگ بود. چندین دهه در سریالهای خانوادگی حضور داشت و با چهرهای آرام و کلامی دلنشین، پیوند عاطفی عمیقی با مخاطب برقرار میکرد.
در سالهای پایانی عمرش نیز با وجود سن بالا همچنان در عرصه هنر فعال بود. در ۱۳۹۸ از بیتوجهی نسبت به بازیگران قدیمی گلایه کرد، اما این انتقاد او نه از سر دلخوری، بلکه از عشق به هنر و احترام به پیشکسوتی بود.

خانواده، همسر و زندگی شخصی
صدیقه کیانفر ازدواج کرده بود اما همسرش سالها پیش درگذشت و او هیچ فرزند مستقیمی نداشت. در عوض، یک پسرخوانده داشت که در واقع پسرخالهاش بود.
او در گفتوگویی توضیح داده بود که وقتی پدر پسرخالهاش درگذشت و مادر کودک از یک پا علیل بود، خانواده تصمیم گرفتند با هم زندگی کنند. کیانفر سرپرستی کودک را بر عهده گرفت و او را همچون فرزند خود بزرگ کرد.
این پسرخوانده بعدها مهندس مخابرات شد و صاحب دختری به نام شهرزاد، نوهی دلسوز هنرمند شد. کیانفر در سالهای پایانی عمر میگفت نوه و عروسش را کمتر میبیند، اما هیچگاه گله نمیکند و تنها با مهربانی از اشتغالات آنها یاد میکند.
این بخش از زندگی کیانفر هویتی عاطفی و انسانی به شخصیت او داد. در واقع، او نه تنها در نقشهای مادرانه در فیلمها، بلکه در زندگی شخصی نیز نماد مادری فداکار بود.

درگذشت و یادگار او در هنر ایران
صدیقه کیانفر در ۵ خرداد ۱۳۹۹ در تهران به علت ایست قلبی درگذشت. پیکر او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد. خبر درگذشتش موجی از اندوه در جامعه هنری ایران برانگیخت، زیرا نسل بزرگی از هنرمندان با وی خاطرات مشترک داشتند.
او نه تنها بازیگری محبوب بلکه صدایی ماندگار برای چند نسل ایرانی بود. آثارش در رادیو، سینما و تلویزیون هنوز توسط علاقهمندان بازبینی میشود و یادش زنده است.

جمعبندی
صدیقه کیانفر بانویی شریف و هنرمند بود که با صدای خود، نقشهای مادرانه و رفتار انسانی، تأثیری ماندگار بر هنر ایران گذاشت. از آبادان تا تهران، از رادیو تا سینما، همه مراحل زندگیاش سرشار از عشق و تعهد بود.
او با اینکه در سالهای آخر عمرش کمتر دیده میشد، اما احترام و محبت مردم نسبت به وی هرگز کم نشد. یادش همیشه در قلب هنرمندان و مخاطبان باقی میماند. صدای او هنوز در خاطرهی ایرانیان زنده است؛ صدایی از مهربانی، صداقت و هنر اصیل.
برای مطالعه بیشتر: