شهلا ریاحی از برجستهترین زنان تاریخ سینمای ایران است. زنی که با پشتکار، استعداد و علاقه به هنر، مسیر تازهای برای زنان در دنیای فیلمسازی هموار کرد. او تنها بازیگر نبود، بلکه با کارگردانی فیلم مرجان، نامش را در تاریخ سینمای ایران به عنوان نخستین کارگردان زن ثبت کرد.
زندگی هنری و شخصی او، آیینهای از تلاش، عشق و مقاومت در برابر محدودیتهای زمان خود بود.
تولد و آغاز زندگی
قدرتالزمان وفادوست که بعدها با نام هنری شهلا ریاحی شناخته شد، در ۱۸ شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. او تحصیلاتش را تا مقطع سیکل ادامه داد. از همان نوجوانی، شیفته صحنه و بازیگری بود.
در ۱۷ سالگی با راهنمایی همسر آیندهاش، اسماعیل ریاحی، به دنیای تئاتر گام گذاشت و خیلی زود با استعداد و جسارت، توجه کارگردانان را جلب کرد. نخستین حضور حرفهایاش در تئاتر تهران و در نمایش «سیاست هارونالرشید» به کارگردانی معزالدیوان فکری بود.
او به سرعت در میان مخاطبان محبوب شد و توانست جایگاهی پررنگ در فضای فرهنگی محدود آن دوران پیدا کند.

فعالیتها و مسیر هنری
شهلا ریاحی در سال ۱۳۳۰ با فیلم خوابهای طلایی به کارگردانی معزالدیوان فکری وارد سینما شد. استعداد بازیگریاش در همان آغاز مشخص بود و با چهرهای نجیب و شخصیتی قوی، توانست لحظات تأثیرگذاری را مقابل دوربین خلق کند.
اما نقطه درخشان کارنامهاش در سال ۱۳۳۵ رقم خورد، زمانی که فیلم مرجان را کارگردانی کرد و بدین ترتیب، نخستین زن کارگردان در تاریخ سینمای ایران شد. فیلم مرجان در زمان خود تجربهای جسورانه محسوب میشد و بسیاری از زنان فعال در سینما از مسیر گشودهشده توسط او الهام گرفتند.
در طول فعالیت هنریاش در بیش از ۴۰ فیلم سینمایی و مجموعههای تلویزیونی حضور داشت. از آثار شاخص او میتوان به دلشدگان، چشم عقاب، بیتو هرگز، رؤیای نیمهشب تابستان، شیرین و نهنگ عنبر ۲ اشاره کرد.
شهلا ریاحی همچنین گویندهی برنامههای رادیویی و تلویزیونی بود و مدتی برنامهی کودک اجرا میکرد. تسلط او بر بیان و حرکات صحنهای، باعث شد در هر قالبی از بازیگری تا اجرا بدرخشد.

همسر و ازدواج
شهلا ریاحی در سالهای جوانی با اسماعیل ریاحی، کارگردان و نویسندهی سینما و تئاتر، ازدواج کرد. اسماعیل ریاحی از چهرههای فرهنگی و عاشق تئاتر بود و نقش مهمی در تشویق همسرش برای ورود به هنر داشت.
این زوج یکی از شناختهشدهترین خانوادههای هنری زمان خود بودند و همکاریشان در چند اثر نمایشی، باعث شکلگیری پیوندی عمیق میان زندگی شخصی و حرفهای آنها شد. حاصل ازدواجشان دو فرزند بود؛ یک پسر و یک دختر، که هر دو در خارج از دنیای سینما مسیر زندگی خود را دنبال کردند.
شهلا ریاحی در مصاحبهای گفته بود که بدون حمایتهای همسرش، شاید هیچگاه به دنیای سینما وارد نمیشد. رابطهی آنها نمونهای از همراهی واقعی در زندگی هنری و خانوادگی بود. پس از درگذشت اسماعیل ریاحی، او تا سال پایانی عمر در کنار یاد و خاطرهاش زیست و نهایتاً نیز در کنار همسرش به خاک سپرده شد.

جمعبندی و سالهای پایانی زندگی
در دهههای پایانی عمر، شهلا ریاحی به مرور از دنیای سینما فاصله گرفت. با گذر زمان بیماری و کهولت سن، او را از صحنه دورتر کرد. در ۱۰ ماه پایانی عمر در حالت نیمههوشیار در بیمارستان بستری بود. سرانجام در ۱۰ دی ۱۳۹۸ در تهران درگذشت.
مراسم تشییع او در ۱۵ دی در تالار وحدت با حضور هنرمندان و مردم برگزار شد و پیکرش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا، در کنار همسرش، آرام گرفت.
شهلا ریاحی نماد زنانی است که در روزگار محدودیت، راه را برای حضور نسلهای بعدی در سینما هموار کردند. میراث او تنها فیلمها و نقشها نیست، بلکه روحی آزاد و جسور است که به بانوان ایرانی آموخت:میتوان نخستین بود، اگر باور داشت.
برای مطالعه بیشتر:




