قوانین و مقررات ارتش نازی آلمان، که ورماخت نام داشت، بازتابی از ساختار ایدئولوژیک رژیم ناسیونال سوسیالیستی و نگرش مطلق گرایانه آن نسبت به نظم، اطاعت و وفاداری بود.

دوران هیتلر
پس از روی کار آمدن آدولف هیتلر در سال ۱۹۳۳، قوانین نظامی ارتش نازی آلمان به گونهای بازنویسی شد که نه تنها انضباط نظامی را تضمین کند، بلکه وفاداری کامل سربازان به شخص هیتلر را الزامآور سازد. یکی از مهمترین تغییرات در سال ۱۹۳۴ اتفاق افتاد، زمانی که سوگند خدمت نظامیان از وفاداری به قانون اساسی آلمان به وفاداری بیقید و شرط به پیشوا تغییر یافت. این سوگند معنایی نمادین و عملی داشت که تمام تصمیمات فرمانده و حتی دستورات غیرقانونی، باید بدون چون و چرا اجرا میشد.
قوانین ارتش نازی آلمان شدیداً بر اطاعت محض، حفظ سلسله مراتب و اجرای بیدرنگ دستورات تأکید داشت. نافرمانی از دستورات به عنوان خیانت تلقی میشد و مجازات آن معمولاً اعدام یا زندان بود. همچنین، مقررات داخلی بر کنترل شدید رفتار سربازان، نظم ظاهری، و حتی شیوه پوشش و آداب نظامی تأکید داشت. افسران باید نماد وفاداری و اقتدار محسوب میشدند و کوچک ترین نشانه تردید یا مخالفت میتوانست موجب برکناری یا مجازات شود.
دوران جنگ جهانی دوم
در عین حال، قوانین ورماخت در دوران جنگ جهانی دوم با ایدئولوژی نژادی نازی پیوند خورد. دستورات ویژهای مانند فرمان کمیسار ها و فرمان نواحی شرقی، به نیروهای آلمانی اجازه میداد که با بیرحمی تمام علیه غیرنظامیان و اسیران جنگی در مناطق اشغالی عمل کنند، بدون آن که مسئولیت کیفری بر دوش آنان باشد. این قوانین سبب شدند جنایات گستردهای در شرق اروپا و سایر مناطق روی دهد. در پایان جنگ، بسیاری از این مقررات و دستورات غیرانسانی در دادگاه نورنبرگ به عنوان شواهدی از جنایات جنگی بررسی و محکوم شدند.




